معنی اختراع مک میلان

حل جدول

اختراع مک میلان

دوچرخه


ادوین متیسون مک میلان

برنده نوبل شیمی در سال 1951 میلادی


اختراعی از مک میلان

دوچرخه

لغت نامه دهخدا

میلان

میلان. (اِ) نوعی از جوارح طیور. (یادداشت مؤلف).

میلان. [م َ ی َ] (ع مص) میل. ممال. ممیل. تمیال. (ناظم الاطباء). میل. خمیدن. (یادداشت مؤلف). خمیدن. || مایل شدن. (آنندراج). میل کردن. تمایل. متمایل شدن. میل کردن. خواهانی: فرما چون بر در شهر نزول کرد از میلان آن قوم به جانب سلطانشاه... (تاریخ جهانگشای جوینی).
گفت چون می دید میلان شان به وی
گرطرب امشب نخواهم کرد کی ؟.
مولوی.
چون یکی بشکست هر دو شد ز چشم
مرد احول گردد از میلان و خشم.
مولوی.
- میلان داشتن، مایل بودن. تمایل داشتن. (یادداشت لغت نامه).
- میلان کردن، تمایل یافتن. متمایل شدن. (یادداشت لغت نامه): کرز؛ میلان کردن به سوی کسی. (منتهی الارب).
|| از راه چمیدن. (آنندراج). چسبیدن. (تاج المصادر بیهقی). چسفیدن. گراییدن. بچسبیدن. (المصادر زوزنی). || جور کردن. (آنندراج). || (اِ) میلاو. شاگرد. (آنندراج) (انجمن آرا). اما در این معنی ظاهراً دگرگون شده ٔ میلاو باشد.

میلان. (اِخ) دهی است از دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان، واقع در 21 هزارگزی جنوب ابهر با 180 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).

میلان. (اِخ) دهی است از دهستان فلاورد بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 41هزارگزی جنوب خاوری لردگان با 920 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).

میلان. (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش اسکو شهرستان تبریز، واقع در 2 هزارگزی شمال اسکو با 1516 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).این ده امروز به صورت قصبه یا شهرکی آباد و زیبا باخیابان و بازار و دیگر تأسیسات شهری درآمده است.

میلان. (اِخ) شهری در کشور ایتالیا که مرکز ایالت لمباردی است. دارای 1450000 سکنه است و صنایع شیمیایی و محصولات غذائی و چینی سازی و شیشه سازی و بلورآلات و فلزات و کارخانجات اتومبیل سازی و طیاره سازی و صنایع بافندگی (خصوصاً پارچه های ابریشمی) آن بسیار مهم است. از صنایع دیگر آن ادوات چوبی و کائوچوئی است. (از دایره المعارف کیه).


اختراع

اختراع. [اِ ت ِ] (ع مص) شکافتن. خَرق. خرع. بریدن. (تاج المصادر بیهقی). || وابریدن کسی را از قومی یا از چیزی. || آفریدن. (مؤید الفضلاء). نو بیرون آوردن. (منتهی الارب). نو کاری کردن. (زوزنی). || از خود انشاء کردن. چیزی نو انگیختن. (مؤید الفضلاء). ایجاد کردن. پیدا کردن. پیدا کردن چیزی بماده و مدت، مقابل ابداع که پیدا کردن چیز است بی ماده و مدت: در وصف این حال قصائد غرّا و معانی عذرا اختراع و اقتراح کردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 48). احتیاج مادر اختراع است. || از نو سخن گفتن. || اختراع دابه، ستور را چندی بسواری دیگری دادن و سپس بازستدن. || خیانت کردن کسی را. || گرفتن مال کسی را. || هلاک کردن. (تاج المصادر بیهقی). || سخن دروغ فرابافتن. (آنندراج). || مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: اختراع، معنی آن ضمن معنی ابداع در حرف باء گذشت و در اثناء شرح و تفسیر لفظ تکوین نیز در باب اختراع بسط مقال داده شود. ان شأاﷲ تعالی. و مخترع در اصطلاح عروضیان بحریست و در ضمن بیان معنی لفظ متقارب نیز در این خصوص گفتگو بمیان خواهد آمد.
- اختراع کردن، از خود درآوردن. بافتن. ساختن.


مک

مک. [م ِ](اِمص، اِ) عمل مکیدن. هر یکبارکار مکیدن را یک مک می نامند: وقتی این بچه دوتا مک به پستان می زند شیرم تمام می شود.(فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
- مک زدن، مکیدن. بیرون کشیدن مایعی از ظرف آن به وسیله ٔ لب و دهان یا وسایلی مانند تلمبه و آب دزدک که هوا را تخلیه می کنند و مایع را دردرون خود می مکند.(فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده).

مک. [م ُ](ق) در تداول عامه، درست راست. اَنگ: ریگ را انداخت مک خورد به لاله ٔ گوش فلان، یعنی انگ خورد به...(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || به معنی عدل و لاپ و نظایر آن است و به صورت قید تأکید به کار می رود: این هندوانه ای که جدا کردیم مک چهار کیلو درآمد.(فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده). تمام. کامل. بدون کم و زیاد.

عربی به فارسی

اختراع

اختراع , ابتکار

فارسی به عربی

اختراع

اختراع، جهاز، حیله، عده، قصه

فرهنگ فارسی آزاد

اختراع

اِخْتِراع، در اصطلاح حُکَماء اختراع مرحلهء دوّم از مراحل سه گانه ایجاد است و آن فعلی است که مسبوق به مادّه باشد ولی مسبوق به زمان نباشد بلکه سابق بر زمان باشد مانند منظومهء شمسی که تا خورشید و ماه و ستارگان ایجاد نشوند و بحرکت نیایند، زمان یعنی سال و ماه و روز و اجزای دیگر زمان بوجود نمیآید. (بذیل کلمات اِبداع و اِحْداث و قوس صعود و نزول نیز مراجعه شود)،

معادل ابجد

اختراع مک میلان

1463

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری